رزومه خیرهکننده آقای مونیز و پیشینه مهندسی هستهای او در «امآیتی» باید او را نامزد محبوب باراک اوباما برای فروش توافق هستهای به عموم آمریکاییان بکند.
اما این پیام مونیز که بیش از هر پیام دیگر او در توئیتر بازنشر شده است به سختی میتواند مخالفان توافق را قانع کند. زوایای فنی توافق، کماهمیتترین موضوع مورد نگرانی آنها است. بیشتر مخالفان نارضایتی خود را پیش از آماده شدن توافق اعلام کرده بودند و آنچه باعث بیشترین نگرانیها شده چیزی است که آموس یالدین از «موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل» آن را «نگرانیهای غیرهستهای» خوانده است.
ولی اشاره به یک بخش توافق برای تنزل موفقیت قابل توجه ایران، کاری که بسیاری از مخالفان ایران تا کنون کردهاند، به نظر تاکتیکی بیهوده و اشتباه میآید. در ماه آوریل، در هفتهنامه الاهرام مصر نوشتم که آنها با «بمب» مخالف نیستند بلکه بیشتر با امکان تشکیل خاورمیانهای غیرآمریکایی مخالفت میکنند، امری که مخالفت اسرائیل با توافق را باعث میشود.
روز 20 جولای برای اولین بار، شورای امنیت سازمان ملل متحد حق غنیسازی و داشتن چرخه هستهای ایران را که از کشورهای جنوب است به رسمیت شناخت. روز 21 جولای، ظریف نیز همین نکته را در پارلمان ایران در دفاع از توافق تکرار کرد.
به این لحاظ، سرمایهگذاری ایران در برنامه هستهای ممکن است مهمترین و موفقترین مجاهدت ایران تا کنون باشد. مشکل میتوان سناریوی دیگری را تصور کرد که در آن ایالات متحده حتی برای آن طرف میز نشستن اینقدر مشتاق باشد، چه رسد به اینکه توافقی را نیز امضا کند و با رفع تحریمها موافقت کند.
ایران میتوانست مانند کوبا، دههها از تحریمها رنج ببرد. بنابراین این استدلال سادهانگارانه است که «کشوری ضعیف ایالات متحده و اتحادیه اروپا را شکست داده است، استدلالی که کسانی مانند الیوت آبرامز در «نشنال ریویو» مطرح کردهاند.
برنامه هستهای به ایران کمک کرده تحریمها را رفع کند، استقلال واقعی و حاکمیت خود را حفظ کند و موقعیت منطقهای خود را بهبود بخشد. نامحتملترین سناریو همانی است که اوباما در مصاحبهای با نیویورک تایمز آن را رد کرد: «ما این توافق را با اینکه آیا رژیم ایران را تغییر خواهد داد یا نه نمیسنجیم.»
اوباما متذکر شده که بر خلاف کوبا، جایی که «نگرانی اصلی مطمئن شدن از این است که این کشور درها را میگشاید» و جایی که «تغییر سیاستگذاری برای رسیدن به این هدف بوده است»، هدف آمریکا در ایران بسیار معتدلتر است. به علاوه، سرمایهگذاری موفق در برنامه هستهای، همراه با تغییر محیط استراتژیک منطقهای و بینالمللی، به ایران قدرت کافی برای اجتناب از مصالحههای غیرضروری و زیانبخش را در دیگر موضوعات داده است.
به این ترتیب، هر تغییر اساسی در سیاستهای داخلی و منطقهای ایران در بهترین حالت تفکری آرزومندانه است و در بدترین حالت نادیده گرفتن شرایط ایران است و شرایط منطقه و جهان که توافق را ممکن کرده است. سخنرانیهای مقامهای ایران زوایایی از محتملترین سناریوی آینده را نشان میدهد. ترکیب قدرت سیاسی و اقتصادی که در دستان ایران خواهد بود تدریجا صحنه سیاست و اقتصاد را در منطقه تغییر خواهد داد.
ایران به داراییهای بلوکه شده خود که 120 میلیارد دلار تخمین زده شده دسترسی پیدا خواهد کرد، بانکهایش دوباره به سوئیفت ملحق خواهند شد و بر خلاف اسرائیل، به محیط بینالمللی بیشتر پیوند خواهد خورد.
از همین رو تنها چند روز پس از توافق، تهران میزبان لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه و فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا است. بنابراین ایران و به طور ضمنی متحدان ایران درمنطقه قدرت بیشتری پیدا خواهند کرد.
با این حال، مخالفان توافق هیچ نشانهای از پذیرش مفاهیم بالقوه منطقهای توافق یا اعطای نقش منطقهای جدید به ایران بروز ندادهاند. بنابراین، وخامت بیشتر اوضاع روسیه و یمن در کوتاهمدت به وسیله مخالفان توافق، به ویژه اسرائیل و کشورهای خلیج فارس مورد انتظار است.
با وجود این، در میانمدت و بلندمدت، چنین تلاشهایی بیهوده از کار در خواهند آمد. توافق و فرآیند دیپلماتیکی که به توافق منجر شد میتواند بلوکی سازنده و نمونهای برای حل منازعات منطقه باشد، اگر مخالفان توافق رویکرد بازی با حاصل جمع صفر خود را کنار بگذارند.
محیط استراتژیک منطقهای، به خصوص عامل داعش میتواند زمینه مشترک ایران و کشورهای عرب برای رسیدن به درکی از نظم جدید منطقه باشد. با این حال، در کوتاهمدت میتوان انتظار وخامت اوضاع در سوریه و یمن را داشت.
ایران با قدرت تازه اقتصادی و به رسمیت شناخته شدن بینالمللی وضعیت و نقش سیاسیاش قادر خواهد بود بیش از هر بازیگر دیگری در خاورمیانه، سناریوهای اقتصادی و سیاسی منطقه را شکل دهد. در حالی که حضور ایالات متحده در منطقه ادامه خواهد داشت، همان طور که اسرائیلیها متوجه شدهاند، این «آمریکایی متفاوتی» است که در خاورمیانه است، آمریکایی که با خیزش و قابلیتهای حریفان بینالمللی مواجه است.
وابستگی اسرائیل به قدرت بازدارندگی ایالات متحده، همراه با خودسری ممتد تلآویو بر خلاف اجماع جهانی، انزوای آن را افزایش خواهد داد و نفوذ آن را محدود خواهد کرد. هژمونی عربستان سعودی به نظم در حال فرسایش جهان عرب وابسته بود و حالا احیای مصر هم مورد انتظار نیست.
در نهایت، نتیجه آخرین انتخابات ترکیه ممکن است به ناپایداری سیاسی در این کشور بینجامد، اما قطعا بر دستور کار منطقهای حزب «عدالت و توسعه» و پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا تاثیر خواهد گذاشت. نظم جدیدی در خاورمیانه در حال شکلگیری است. به دوره ایران خوش آمدید.